سیمای یار در سروده‌های محلی استان کهگیلویه و بویراحمد با تکیه ‌بر موانع وصال

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان
1 دانشیار دانشگاه یاسوج، ایران
2 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی
چکیده
یکی از مهم‌ترین واژگان کلیدی اشعار لری، معشوق (یار) است که وصف زیبایی و ذکر صفات و ویژگی‌های ظاهری و اخلاقی وی از بن‌مایه‌ها و موتیف‌های برجستۀ شاعران محلی است. عشق، معشوق، عاشق، فراق معشوق، سوز و گداز، موانع وصال و رقیب، مجموعه واژگان غنایی هستند که در زیست‌بوم عشایری در کنار کوه‌های سر به فلک کشیده و دامنه‌های سرسبز و پهن‌دشت‌های اردیبهشت بهاری، مفهوم معنایی کامل‌تری می‌یابند. فراق که زاییدۀ عشق است در زیست‌بوم عشایری، هرآنگاه‌ که با محرومیت‌ها و ناکامی‌های اجتماعی عجین شود، سوزناک‌تر می‌شود و هر آنچه از دل برآید، بر دل بهتر نشیند و تأثیرگذارتر خواهد بود و سیمای معشوق شعر لری در غارتگری، دلیری و عیاری، همانند معشوق غزل فارسی بوده و همچنین، صدای موسیقی شعر لری که برگرفته از ناکامی‌ها و مشقت‌های عشقی و غیرعشقی است، محزون‌تر و غمگین‌تر بوده و آرزوی بازگشت به دوران شاد گذشته را دارد. در این جستار ادبی، سیمای معشوق در قالب توصیف ویژگی‌های ظاهری (چشم، ابرو، قد، لب، صورت) و رفتاری (اعراض و روی‌گردانی، بی‌رحمی و ستمگری، ناز و کرشمه، ایما و اشاره) به همراه عناوین استعاری یار برنو (berno)، شلال (shelal) ، شکال (shkal)، کهره شکال (karah shekal) و همچنین موانع وصال یار (موانع طبیعی و غیرطبیعی)  موردبررسی قرارگرفته است. هدف نگارندگان، ضمن پرداختن به بازتاب جنبه‌های زیباشناسانۀ یار در سروده‌های محلی، اهمیت کمی و کیفی عشق و عاشقی را در زیست‌بوم فرهنگ لری مد نظر قرار داده‌اند و شیوۀ پژوهش به شکل بنیادی بر پایۀ مطالعات کتابخانه‌ای ـ میدانی و به روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است.
کلیدواژه‌ها

موضوعات


ابتهاج، ه. (1373). یادگار خون سرو. تهران: توس.
جلالی، م. (1387). کعبۀ چشم از نگار تا زنگ (بررسی واژۀ چشم در ادبیات فارسی و عرب). نامۀ فرهنگستان، 71-84.
حسینی، س. (1381). بخشی از شعر، موسیقی و ادبیات شفاهی استان کهگیلویه و بویراحمد. یاسوج: فاطمیه.
خالق‌زاده ، م. (1395). بررسی دلتنگی در ادبیات عامیانۀ استان. همایش بین‌المللی علوم انسانی.
داوری، ف. (1378). ادب غنایی در گونه‌های شعری استان کهگیلویه و بویراحمد. آوای دنا، 25-26.
ذوالفقاری، ح. (1392). یک‌صد داستان عاشقانۀ فارسی. تهران: نشر چرخ.
ریچموند، و. جیمز سی، م. (1388). رفتارهای غیرکلامی در روابط فردی. ترجمۀ ف. موسوی و همکاران. تهران: دانژه.
سایت استانداری استان کهگیلویه و بویراحمد:www.ostan-kb.ir
سجادی، ض. (1399). شرح توضیح دیوان خاقانی. تهران: زوار.
سیاهپور، ی. (1387). عشق در شعر لری بویراحمدی. آوای دنا، 25ـ 26.
شمیسا، س. (1398). سبک‌شناسی شعر فارسی. تهران: میترا.
صیاد کوه، ع.، رحمانیان، ع. (1392). پیوند زلف و دل و کارکردهای هنری آن در دیوان حافظ. شعرپژوهی (بوستان ادب)، 2، 61ـ 82.
طاهری بویراحمدی، س. (1383). فرهنگ عامیانۀ مردم منطقۀ کهگیلویه و بویراحمد. تهران: ساویز.
طاهری بویراحمدی، ع. (1388). کوچ تجربۀ نیم‌قرن زندگی در کهگیلویه و بویراحمد. تهران: سخن.
عدالت‌پور، ه. (1393). جلوه‌های ناز معشوق در شعر حافظ. بوستان ادب، 4، 154ـ170.
غفاری، ی. (1378). تاریخ اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد. تهران: نقش مانا.
فروغی، ذ. (1379). نسخۀ تصحیح‌شدۀ کلیات سعدی با مقدمۀ عباس اقبال و محمدعلی فروغی.
قزوینی، م.، و غنی، ق. (1369). تصحیح دیوان حافظ. تهران، چاپخانه مجلس.
قهرمان، م. (1384). تصحیح دیوان صائب تبریزی. تهران: انتشارات علمی فرهنگی.
کرمی، م.، و امیری، ل. (1398). آیا می‌توان واقعاً یک‌عمر سخن از زلف یار گفت؟. پژوهشنامۀ ادب غنایی، 32، 33ـ 48.
کرمی، م.، و مرادی، م. (1389). بررسی سیمای معشوق در غزلیات انوری. پژوهشنامۀ ادب غنایی، 15، 99ـ 118.
محمد بلخی، ج. (1401). غزلیات شمس. مقدمه و گزینش م.ر. شفیعی کدکنی. تهران: سخن.
همتی، ا. (1369). فرهنگ تطبیقی واژگان گویش لری ممسنی با واژگان فارسی نو. پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد دانشگاه شیراز.
 
 ب) منابع میدانی(مصاحبه‌شوندگان)
رضایی، ن. 76ساله. استان کهگیلویه و بویراحمد. گچساران. منطقۀ عشایری دریلا. کد2.
شهلایی، ح.73 ساله. کهگیلویه و بویراحمد. یاسوج. منطقۀ عشایر آب نهر. کد 3.
حسینی، ک. 68ساله. کهگیلویه و بویراحمد. دهدشت. منطقۀ عشایری دیلگون. کد 1.
مصطفایی، ح. 71 ساله.کهگیلویه و بویراحمد. یاسوج. منطقۀ عشایری کناره. کد 4.