1- استادیار تاریخ دانشگاه علامه طباطبایی
2- دانشجوی دکتری تاریخ ایران بعد از اسلام
چکیده: (9686 مشاهده)
از رویکردهای مهم در بررسی متون داستانی عامه، مطالعۀ رمزگونه و معنادار جهان ذهنی آن است؛ جهانی که از تاریخ فرهنگی سخن میگوید. این موضوع با درک و دریافت معنای عناصر سازندۀ داستان ها ممکن و میسر است و به عمق و ریشههای انسجام بخش و معنابخش عناصر مختلف داستان، یعنی ک هنالگوهای ذهنیت جمعی و مفاهیم مشترک دنیای ذهنی ملتها راه میبرد. پژوهش پیشِرو با رویکرد پدیدارشناسانه و با نظر به پیشینۀ کهنالگوی «مادهگرگ» در فرهنگ و ادب ایران سعی بر آن دارد تا ریشه های نقشمندشدن گرگانه در فیروزشاهنامه را روشن کند. کهن الگوی مادهگرگ به گونهای معنادار در داستان فیروزشاهنامهتبلور یافته است. تفسیر پدیدارشناسانۀ حضور زنی سالخورده در جایگاه مادری فرزندازدستداده به نام «گرگانه» گویای این مدعاست. دو سطح افسانهای (درندگی گرگ) و اسطورهای(مادهگرگ و توتم ترکان) در این شخصیت هویداست. مادهگرگ در فیروزشاهنامه از شخصیتهای منفی است، سرانجام ناخوشایندی دارد و با آنچه در ذهنیت ایرانیان و ترکان از کهنالگوی گرگ و مادهگرگ وجود دارد، مطابقت میکند. همچنین این شخصیت با کهنالگوی زن وحشی نیز برابری میکند.
دریافت: 1394/8/25 | پذیرش: 1395/12/10 | انتشار: 1396/1/1