1- دانشیار دانشگاه خوارزمی
2- دانشگاه خوارزمی
چکیده: (22483 مشاهده)
بنمایهها از مهمترین عناصر قوامبخش حکایتهای سنتی فارسیاند که علاوهبر ساختار، جهات معنایی و زیباییشناختی آنها را نیز تقویت میکنند. خاستگاه بنمایههای داستانی، متعدد و گاه نامشخص است: برخی از آنها از عناصر اسطورهای و بعضی دیگر زادۀ فرهنگ مردماند؛ تعدادی وجه تاریخی دارند و شماری نیز وجوه دینی و اعتقادی و... . بنمایهها طی قرنها، هم تغییر کارکرد میدهند و هم از حوزهای به حوزۀ دیگر نقل مکان میکنند. یکی از این بنمایههای پرکاربرد در فرهنگ ایرانی، «کلاغ» است که بهسبب خصلتها و کارکردهای متنوع و گاه متضادش، پرندهای چندوجهی بهشمار میآید و ردپای او را در اسطوره، دین و فرهنگ عامه میتوان سراغ گرفت. برای حضور کلاغ در متنها و روایتهای داستانی، دو خاستگاه مهم میتوان برشمرد: اساطیری و دینی. این پرنده در خاستگاه اساطیریاش با خورشید و روشنایی پیوند دارد، پیامآور خدای خورشید است، خوشیمن است و نماد عقلانیت و دوراندیشی؛ اما در خاستگاه دینیاش، با نخستین داستانهای دینی، یعنی برادرکشی قابیل وارد باورهای مردم و ادبیات شده و جایگاهش بهعنوان نماد مرگ، گورکنی و تاریکی تثبیت شده است. با اینهمه، این بنمایه در حوزههای اسطوره و دین محدود نمانده و حضوری چشمگیر در فرهنگ عامه نیز داشته است. هدف این پژوهش، مطالعه کارکرد بنمایۀ کلاغ و چگونگی تطور آن از اسطوره تا فرهنگ دینی و فرهنگ مردم است. بررسی کارکرد این بنمایه از گوناگونی حضور و سیر تطور آن پرده برمیدارد و بخشی از تفاوت اسطوره، دین و فرهنگ عامه را بهنمایش میگذارد. این مقاله دستاورد بخشی از طرح پژوهشی «مهمترین بنمایههای داستانی فارسی» است که در صندوق حمایت از پژوهشگران کشور در حال اجرا است.
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
ادبیات عامه دریافت: 1392/7/13 | پذیرش: 1392/2/1 | انتشار: 1392/8/8