1- استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه لرستان
2- دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه لرستان
چکیده: (9921 مشاهده)
داستان بهمن، پسر اسفندیار، در شاهنامۀ فردوسی، با وجود استقلال ظاهری، روایتی مستقل شمرده نمیشود و درحقیقت، جزوی از روایت اصلی رستم و اسفندیار است. این داستان، به صورت مستقل، هم موضوع «بهمننامه» سرودۀ ایرانشاهبنابیالخیر و هم دستمایۀ منظومۀ لکی بهمن و فرامرز سرودۀ نوشاد ابوالوفایی، شاعر شهیر لکیسرا، در عصر صفوی قرار گرفته است. ماجرای بهمن در شاهنامه، داستانی مختصر است. در این داستان، پس از بهپادشاهینشستن بهمن، به کینجویی او از خاندان رستم پرداخته شده است. همچنین به برتختنشستن بهمن، لشکرکشی او به سیستان (به کین اسفندیار)، اسارت زال و جنگ فرامرز نیز اشارههای مختصری شده است و درنهایت، به ازدواج بهمن با همای و مرگ او میانجامد. روایت لکی بهمن و فرامرز، تراژدیای دردناک و جانبدارانه از مرگ مظلومانۀ فرامرز است. این منظومه، با شرح دلاوریهای فرامرز شروع میشود، به شرح جنگ نابرابر بهمن با او میپردازد و پس از شرح مرگ سوزناک او، داستان انتقام آذربرزین را با بیانی زیبا و اثرگذار به تصویر میکشد. در این مقاله، بر آنیم تا وجوه اشتراک و اختلاف دو روایت را بررسی و مقایسه کنیم و میزان اثرپذیری نوشاد از فردوسی و نیز درجۀ استقلال او را نشان دهیم و سرانجام، ویژگیهای خاص منظومۀ بهمن و فرامرز نوشاد را بنمایانیم. درمجموع، اختلافات بهمن و فرامرز لکی با روایت فردوسی در شاهنامه، بهمراتب بیشتر از اشتراکات آن دو است. همچنین بهمن و فرامرز ویژگیهای منحصربهفردی دارند.
دریافت: 1394/2/23 | پذیرش: 1394/9/15 | انتشار: 1395/5/1