استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران. ، m.mirdar@umz.ac.ir
چکیده: (182 مشاهده)
پیشینۀ هنر ـ صنعت سفالگری در مازندران به هزارۀ هشتم پیش از میلاد میرسد و سطح گستردگی و پراکندگی این فن را میتوان در جایجای این استان مشاهده کرد. کوزه یکی از بایستهترین فراوردههای سفالی است که بیشتر با هدف رفع نیازهای ضروری زندگیِ روزمره تولید و تکثیر میشود. یکی از راههای مطالعۀ فرهنگ جوامع، بررسی ادبیات عامه (فولکوریک) بهویژه ادبیات شفاهی آن جامعه، خاصه مطالعۀ ضربالمثلهاست. جستار حاضر که با روش توصیفی ـ تحلیلی و با بهرهگیری از امکانات کتابخانهای نوشته شده است، میکوشد تا به بررسی کارکرد «کوزه» (کلا، پیلک یا پلیکا و گمی در زبان مازندرانی) در ضربالمثلهای مازندرانی و نوع مواجهۀ مردم این استان با آن فراوردۀ سفالین از منظر هنری ـ ادبی بپردازد. نتایج این جستار نشان میدهد که وجود ضربالمثلهای ساختهشده از کوزههای سفالی، با لهجههای مختلف (از شرق تا غرب استان مازندران) نشانگر حضور و وفور این محصول هنری و کاربردی در سراسر استان است. همچنین بررسی مَثلهای مازندرانی که عمدتاً موجز و دولختیاند، نشان میدهد که آفرینندگان امثال علاقهای به ذکر جنس و نوع خاک و همچنین به تکنیک ساخت و پرداخت (طرحها، تصویرها، رنگها، نقشها و لعابها) کوزهها ندارند و بهجای آن، تأکید و تمرکز را خود برای تولید مفاهیم، بیشتر بر محور همنشینیِ کوزه با دیگر عناصر (غالباً مایعات و غلات) که در دل آن ریخته میشده، نهادهاند.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
ادبیات عامه دریافت: 1403/3/26 | پذیرش: 1403/9/7 | انتشار: 1404/12/10