1- دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) ، mostafa.arezomand@gmail.com
2- دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)
چکیده: (2320 مشاهده)
در اندیشههای سیاسی ـ اجتماعی ایرانیان از اعصار بسیار کهن این باور غلبه داشته است که شاه و خاندان پادشاهی صاحبان فرّه ایزدیاند. این باور بر اثر گذشت زمان در قرون متمادی، جنبهای از روح قومی ایرانیان را به این صورت شکل داده است که برای کسب مقام فرمانروایی لایقترین کس آن است که از خاندان شاهی و نژادۀ ایرانی باشد. در چنین فضای اندیشگانی، خاندانهایی که قصد حکومت در ایران، حتی در سطح غیرملی و محلی داشتند، باید از اهلیت و مشروعیت قومی بهرهمند میبودند؛ در غیر این صورت مورد پذیرش اذهان عامه قرار نمیگرفتند. در این جستار با کمک نظریۀ تاریخ ذهنیت عامه، که به تأثیر پندارهای عامه بر کردارهای حکام میپردازد، به روش توصیفی ـ تحلیلی، تأثیر جهانبینی ایرانی و نگرش آنان نسبت به نقش اصالت نسب در مشروعیت حکومت در ذهن و زبان سلاطین غزنوی و سلجوقی، که متقارن با ظهور شاهنامه و رواج حماسههای ملی است، نشان داده شد. از نتایج تحقیق برمیآید که این التباس و مماثلت و تشابه حکام انیرانی (ترک و عرب) به قهرمانان حماسۀ ملی ایران، متأثر و ملهم از ذهنیت عمومی و روح زمانه جعل شده است و سلاطین غزنوی و سلجوقی با مصادره به مطلوب داستانها و قهرمانان اساطیری ـ حماسی ایرانی از حافظه بومی و جمعی ایرانیان برای مقبولیت و مشروعیت حکمرانی خود بهره میبردند و در این میان محوریت شاهنامه و روایات آن کاملاً آشکار است.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
نقد و نظریههای فرهنگ و ادب عامه دریافت: 1401/10/13 | پذیرش: 1402/3/24 | انتشار: 1402/4/17