دانشگاه علامه طباطبائی
چکیده: (2215 مشاهده)
شایعهسازی دربارۀ نخبگان حاکم در عصر پیشامشروطه، بخش مهمی از فرهنگ سیاسی تودهها را تشکیل میداد. از همین رو، شناخت جایگاه شایعهپردازی در کنش سیاسی فرودستان و کارکرد آن در مواجهه با سلطه اهمیت بسیاری دارد. پرسش اینجاست که پراکندن شایعات در کدامیک از رویکردهای اصلی رفتار سیاسی عامه کاربرد مییافت و کدامیک از قلمروهای سلطه را بهچالش میکشید؟ فرض ما این است که شایعهسازی در هر سه رویکرد اصلی کنش سیاسی فرودستان شامل نفی روایت رسمی، خنثیسازی راهبردهای زمامداران در شکل دادن به این روایت و برقراری گفتوگوی تلویحی با قدرت کارکرد داشت. همچنین، در موارد نادر بلوا و شورش، زمینه را برای اعتراض آشکار مهیا میکرد. پراکندن شایعات، اقتدار و مهابت نیروهای نظامی حکومت را به مناقشه میانداخت و ادعای برتری ذاتی نخبگان مسلط بر تودهها را خدشهدار میکرد. همچنین پایبندی اجزای حکومت قاجاریه را به شریعت نفی میکرد و به این ترتیب هر سه قلمرو مادی، منزلتی و ایدئولوژیک سلطه با ساختن شایعات بهچالش کشیده میشد. همچنین تودهها با ساختن شایعاتی تلاش میکردند نخبگان مسلط را تهدید یا سرزنش کنند. برخی از این شایعات نیز احساس تودهها را تا آستانۀ شورش و بلوا تحریک و زمینه را برای اعتراضهای خشونت بار فراهم میکردند. از سویی فرودستان امیدها و آرزوهای خود را به شایعه بدیل میکردند تا برای کاستن از بهرهکشیها بسترسازی کنند. چارچوب نظری پژوهش، نظریۀ روایتهای نهانی از جیمز سی. اسکات است که تلاش کرده ساختارهای مشابه مقاومت فرودستان در برابر سلطه را شناسایی و تشریح کند.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
فرهنگ عامه دریافت: 1400/8/13 | پذیرش: 1400/12/4 | انتشار: 1400/12/23