1- دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
2- کارشناسارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
چکیده: (9745 مشاهده)
نقد کهنالگویی یکی از رویکردهای نقد ادبی معاصر است که به کشف ماهیت و ویژگی اسطورهها و کهنالگوها و نقش آنها در ادبیات میپردازد. در این مقاله کهنالگوی داستان امیرارسلان بر اساس نظریۀ تفرد یونگ تحلیل کهنالگویی شده است؛ به این شرح که امیرارسلان بهعنوان قهرمان جستوجوگر برای رشد و تکامل و دستیابی به کهنالگوی خویشتن، حرکت خود را آغاز میکند و با دیدن تصویر فرخلقا (آنیما) بیدار میشود و به سطحهای تازهای از آگاهی دست مییابد. او با گذر از کهنالگوی نقاب به یاری پیر دانا به حذف سایه و یکیشدن با آنیما (فرخلقا) موفق میشود و فرایند تفرد خود را به سرانجام میرساند و به کهنالگوی خویشتن دست مییابد. ضمن اینکه او کهنالگوی مرگ و تولد دوباره را- که معنای آن استعلای حیات و تحول درونی است- با واردشدن در غار و چاه – که بیانگر بازگشت به مرحلۀ جنینی (مرگ آیینی) است – و بیرون آمدن از آن مکانها – که رمز تولد مجدد است - تجربه میکند.
دریافت: 1394/9/1 | پذیرش: 1395/12/10 | انتشار: 1396/1/1