1- دانشگاه هرمزگان
2- دانشگاه جیرفت ، Dehrami3@gmail.com
چکیده: (827 مشاهده)
اندیشۀ جبر و اختیار و نقش داشتن یا نداشتن تقدیر در حوادث زندگی همواره در ذهن و اندیشه متفکران وجود داشته و بهگونههای مختلف و در آثار گوناگون منعکس شده است. عوام نیز در گیرودار میان این دو بُعد بودهاند و جلوههایی از آن در ادبیات عامه و بومی هر سرزمین و ناحیه وارد شده است. هدف این مقاله بررسی بینش جبرگرایانه در قصههای عامیانۀ استان هرمزگان است که از منظرهایی چون ریشهها و دلایل رواج این اندیشه، نزاعکنندگان با تقدیر، میزان تناسب میان تقدیر و شایستگی فرد و موضوعات مورد حمایت تقدیر و غیره بررسی شده است. دلایلی چون ناتوانی طبقۀ عامه از ایجاد تغییرات و دستیابی به مطلوب خود، ریشههای مذهبی، تاریخی و جلوههایی بازمانده از برخی عقاید آیین زروانیسم از عوامل گرایش به این تفکر است. تأکید بر نقش تقدیر، از عوامل ضعف پیرنگ در این قصهها و کمرنگ شدن کنشهای منطقی است. از حیث تناسب قدرت تقدیر و توانایی فرد، در بسیاری موارد، ارتباط منطقی دیده نمیشود. در این قصهها تقدیر در جایگاه یک شخصیت داستانی فعال و قدرتمند یا در مقام یک قاضی حضور دارد که کنشها و نتایج آنها را تنظیم میکند تا درنهایت، شخصیت مورد حمایت در برابر نزاعکنندگان قدرتمندی چون پادشاه غلبه یابد. از منظر موضوعی نیز پربسامدترین موضوع مورد حمایت تقدیر، ازدواج دو شخصیت است.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
ادبیات عامه جنوب دریافت: 1402/2/7 | پذیرش: 1402/4/7 | انتشار: 1402/6/31