در ریختشناسی افسانههای سحرآمیز، پراپ دو نوع وضعیت آغازین را تشخیص میدهد که یکی را کمبود مینامد و دیگری را شرارت و هردو را وضعیتهایی خودبهخودی و اصیل میداند. در این مقاله، فرض بر این است که نخست این الگوها معنا دارند و دوم کمبود همواره در شرارت منشأ دارد و در اندیشۀ ایرانی وضعیتی مستقل و قائمبهذات نیست. برای کشف معنای این الگوها، افسانههای سحرآمیز بهصورت تطبیقی با داستانهای اسطورهای و حماسۀ ملی ایران، مطالعه شدهاند. روش تحلیل، ساختارگرایانه و درزمانی است. نتیجۀ پژوهش از این قرار است: اسطورههای آفرینش دو الگو دارند که هر دو مبتنی بر تنازع و تزاحم دو نیروی متضاد است که یکی آفریننده است و دیگری ویرانگر. در اولی، نیروی آفریننده به گوهر یا عنصری نیاز دارد که کیهان مادی از آن ساخته میشود یا وجود کیهان مادی به آن بازبسته است. این الگو در افسانههای سحرآمیز بهصورت وضعیت کمبود نمایان میشود. در الگوی دوم، نیروی آفریننده، کیهان را در وضعیت ایدئال میآفریند؛ اما این کیهان مورد هجوم نیروهای ویرانگر قرار میگیرد و از صورت ایدئال خارج میشود. این الگو در افسانههای سحرآمیز
قاسمی فیروزآبادی,سامان . (1399). تفسیر ساختارگرایانۀ وضعیت آغازین افسانههای سحرآمیز ایرانی در الگوی پراپ در مقایسه با شاهنامه و اساطیر بندهشی ایران. فرهنگ و ادبیات عامه, 8(32), 81-106.
MLA
قاسمی فیروزآبادی,سامان . "تفسیر ساختارگرایانۀ وضعیت آغازین افسانههای سحرآمیز ایرانی در الگوی پراپ در مقایسه با شاهنامه و اساطیر بندهشی ایران", فرهنگ و ادبیات عامه, 8, 32, 1399, 81-106.
HARVARD
قاسمی فیروزآبادی,سامان. (1399). 'تفسیر ساختارگرایانۀ وضعیت آغازین افسانههای سحرآمیز ایرانی در الگوی پراپ در مقایسه با شاهنامه و اساطیر بندهشی ایران', فرهنگ و ادبیات عامه, 8(32), pp. 81-106.
CHICAGO
سامان قاسمی فیروزآبادی, "تفسیر ساختارگرایانۀ وضعیت آغازین افسانههای سحرآمیز ایرانی در الگوی پراپ در مقایسه با شاهنامه و اساطیر بندهشی ایران," فرهنگ و ادبیات عامه, 8 32 (1399): 81-106,
VANCOUVER
قاسمی فیروزآبادی,سامان. تفسیر ساختارگرایانۀ وضعیت آغازین افسانههای سحرآمیز ایرانی در الگوی پراپ در مقایسه با شاهنامه و اساطیر بندهشی ایران. فرهنگ و ادبیات عامه, 1399; 8(32): 81-106.