چرا در فرهنگ عامّه پایان شاهنامه خوش پنداشته می شود؟

نویسنده
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
چکیده
مَثَلِ «شاهنامه آخرش خوش است» از پرآوازه‌ترین مَثَل‌ها در فرهنگ ایرانی است. هنگامی‌که برای کسی امری ناخوش رخ می‌دهد و دیگری بِدان خشنود است، در واکنش این سخن را به‌کـار می‌برد. می‌دانیم که شاهنامه با تازشِ تازیان به ایران پایان می‌پذیرد؛ پس چگونه است که پایان آن را خوش پنداشته‌اند؟ در پاسخ، گروهی «خوش» را در معنای تهکّمی، یعنی ناخوش دانسته‌ و گروهی دیگر، «خوش» را در معنای اصلی واژه پنداشته‌اند. نگارنده از یک سو این احتمال را می‌دهد که پایانِ خوشِ شاهنامه به کین‌کشی از کُشندۀ یـزدگـرد سوم بازمی‌گردد. در باور ایرانی انتقام از کُشندۀ شاه، واجب و مقدّس بوده است و آشکارا این را در جا‌های گوناگون شاهنامه می‌بینیم؛ پس از آن روی کـه بیژن، ماهویِ سوری را می‌کُشَد و بدین‌سان انتقامِ خونِ یزدگرد را می‌گیرد، پایانِ شاهنامه را خوش پنداشته‌اند. از سوی دیگر، مَثَلِ پرآوازه را می‌توان از جملۀ ادبیاتِ آخرالزّمانی (پیش‌گوییِ استقرار دوبارۀ قدرت ایرانیان) پنداشت که پس از سقوط صفویه به‌دست بیگانگان، در میان مردم رواج یافته است؛ چنان‌که با سقوط ساسانیان، این گونۀ ادبی مرسوم می‌شود.
کلیدواژه‌ها

منابع
- آموزگار، ژاله (1387). تاریخ اساطیری ایران. چ10. تهران: سمت.
- آیدنلو، سجاد (1388). «مردم کدام فردوسی و شـاهـنامه را می­پسندیدند؟». پژوهش­های زبان و ادبیات فارسی. س 45. ش 4. صص 59-78.
- ---------- (1390). دفتر خسروان. تهران: سخن.
- اسلامی ندوشن، محمدعلی (1385). زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه. چ 7. تهران: شرکت سهامی انتشار.
- ---------------- (1387). «اگـر شـاهنامه نمی­بـود...». پاژ (جشن­نامۀ جلال خالقی­مطلق). س 1. ش 4. صص 27-32.
- امید­سالار، محمود (1381). جستارهای شاهنامه­شناسی و مباحث ادبی. تهران: مجموعۀ انتشارات ادبی و تاریخی موقوفات دکتر محمود افشار.
- -------------- (1394). «احتمالی در معنی مثل شاهنامه آخرش خوش است». شاعر تاریخ (یادگارنامۀ محمد­ابراهیم باستانی پاریزی). تهران: علم.
- انوری، حسن (1384). فرهنگ امثال سخن. تهران: سخن.
- باستانی پاریزی، محمد­ابراهیم (1390). شاهنامه آخرش خوش است. چ 7. تهران: علم.
- بهار، مهرداد (1389). پژوهشی در اساطیر ایران. چ 8. تهران: آگاه.
- بیهقی، ابوالفضل (1383). تاریخ بیهقی. تصحیح علی­اکبر فیاض. به کوشش محمد­جعفر یاحقی. چ 4. مشهد: دانشگاه فردوسی.
- پرتوی آملی، مهدی (1369). ریشه­های تاریخی امثال و حکم. چ 2. تهران: سنایی.
- جمال‌زاده، محمد­علی (1344). «مار گزیده». وحید. س 2. ش 12. صص 2-12.
- چمن­آرا، بهروز (1394). «بررسی و تحلیل آخر شاهنامه با تأکید بر مبانی سنتشفاهی روایات حماسی ایرانی». جستارهای ادبی. س 48. ش 188. صص 2-14.
- خالقی­مطلق، جلال (1386). سخن­های دیرینه. چ 2. تهران: افکار.
- خطیبی، ابوالفضل (1395). آیا فردوسی محمود غزنوی را هجو گفت. تهران: پردیس دانش.
- دریایی، تورج (1383). سقوط ساسانیان (فاتحان خارجی، مقاومت داخلی و تصویر پایان جهان). ترجمۀ منصوره اتحادیه (نظام مافی) و فرخنده امیرخانی حسینک­لو. چ 2. تهران: تاریخ ایران.
- دستنویس م­او29 (1378). آوانویسی و ترجمۀ کتایون مزداپور. تهران: آگاه.
- دوستخواه، جلیل (1379). اوستا، کهن­ترین سرودها و متن­های ایرانی. چ 5. تهران: مروارید.
- دهخدا، علی­اکبر (1363). امثال و حکم. چ 6. تهران: امیرکبیر.
- دینکرد چهارم (1393). پژوهش مریم رضایی. زیر نظر سعید عریان. تهران: علمی.
- دینکرد هفتم (1389). به کوشش محمد­تقی راشد­محصل. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
- دیویس، دیک (1396). حماسه و نافرمانی. ترجمۀ سهراب طاووسی. تهران: ققنوس.
- روایت پهلوی (1390). گزارش مهشید میرفخرایی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
- ریاحی، محمد­امین (1389). فردوسی. چ 5. تهران: طرح نو.
- زادسپرم (1385). وزیدگی­های زادسپرم. به کوشش محمد­تقی راشد­محصل. چ 2. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
- زند بهمن یسن (1385). به کوشش محمد­تقی راشد­محصل. چ 2. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
- زنر، رابرت چارلز (1377). تعالیم مغان (گفتاری چند در معتقدات زردشتیان). ترجمۀ فریدون بدره­ای. تهران: توس.
- سرامی، قدم­علی (1390). «شاهنامه، آینۀ زندگی ایرانیان، از اسطوره­های ایرانی تا
روان­شناسی جهانی». رازهای شاهنامه. تهران: پازینه (با همکاری بنیاد فردوسی).
- ----------- (1392). بر ستیغ­های حماسه. تهران: ترفند.
- شاپور شهبازی، علی­رضا (1390). زندگی­نامۀ تحلیلی فردوسی. ترجمۀ هایده مشایخ. تهران: هرمس.
- شکورزادۀ بلوری، ابراهیم (1384). دوازده­هزار مثل فارسی و سی­هزار معادل آن. چ 2. مشهد: به­نشر.
- شهری، جعفر (1384). قند و نمک. چ 6. تهران: معین.
- شیرانی، حافظ محمود­خان (1369). در شناخت فردوسی. ترجمۀ شاهد چوهدری. تهران: آموزش انقلاب اسلامی.
- صفا، ذبیح­الله (1372). تاریخ ادبیات در ایران. چ 8. تهران: فردوس.
- ---------- (1384). حماسه­سرایی در ایران. چ 7. تهران: امیرکبیر.
- طومار شاهنامۀ فردوسی (1381). به کوشش مصطفی سعیدی و احمد هاشمی. تهران: خوش­نگار.
- طومار نقالی شاهنامه (1391). به کوشش سجاد آیدنلو. تهران: به­نگار.
- عبادیان، محمود (1387). «ادبیات: تأملی در شاهنامۀ فردوسی». فصل­نامۀ هنر. ش 77. صص 7-17.
- فردوسی، ابـوالقـاسم (1386). شاهنـامه. تصحیح جلال خالقی­مطلق و همکاران. تـهران: دائرۀ­المعارف بزرگ اسلامی.
- فرنبغ­دادگی (1380). بندهش. گزارش و پژوهش مهرداد بهار. چ 2. تهران: توس.
- فروغی، محمد­علی (1369). «حقوق در ایران». ایران­شناسی. س 2. ش 7. صص 619-634.
- قریب، مهدی (1369). بازخوانی شاهنامه. تهران: توس.
- کتاب سوم دینکرد(1381). گزارش فریدون فضیلت. تهران: فرهنگ دهخدا.
- کزازی، میر­جلال­الدین (1380). مازهای راز. چ 2. تهران: مرکز.
------------------ (1381). زیبایی­شناسی سخن پارسی 1 (بیان). چ 6. تهران: مرکز.
- گرکانی، شمس­العلما (1377). ابدع­البدایع. به کوشش حسین جعفری. تبریز: احرار.
- متون پهلوی (1371). جاماسب جی آسانا. ترجمۀ سعید عریان. تهران: کتابخانۀ ملی.
- محیط طباطبایی، محمد (1369). فردوسی و شاهنامه. تهران: امیرکبیر.
- مزداپور، کتایون (1387). «نوروز و شاهنامه». فرهنگ مردم. س 7. ش 24-25. صص 51-66.
- مفتاح، زیبنده (1330). «ملیت و ادبیات». آموزش و پرورش. س 25. ش 10. صص 32-36.
- مینوی، مجتبی (1385). فردوسی و شعر او. تهران: معین.
- مینوی خرد (1379). ترجمۀ احمد تفضلی. تهران: توس.
- نامۀ تنسر به گشنسب (1389). تصحیح مجتبی مینوی. تهران: دنیای کتاب.
- هینلز، جان (1386). شناخت اساطیر ایران. ترجمۀ ژاله آموزگار و احمد تفضلی. چ 12. تهران: چشمه.
- یغمایی، منتخب­السادات (1368). حماسۀ فتح­نامۀ نایبی. به کوشش علی دهباشی. تهران: اسپرک.