[1]. در این باره ر.ک:
ادیب طوسی (1332). «ترانههای محلی».
مجلۀدانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی تبریز. ش 26. ص 49 ببـ و نیز: کیانوش، محمود (1355).
شعر کودک در ایران. تهران: آگاه. ص 24 ببـ .
2. احمد مستوفی، استاد جغرافیای دانشگاه تهران، معتقد است «ترود» صحیح است؛ زیرا این منطقه در گذشتههای دور در پایان مسیر رودی طولانی و بزرگ [شاهرود] بوده است (به نقل از: کردوانی، 1386: 285).
3. این نکته را وامدار تلاش و تتبع اورنگ ایزدی، استاد زبانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی، هستم.
4. برای آشنایی با سیاحان و جهانگردانی که از این منطقۀ کویری گذر کرده و به اجمال یا تفصیل از آن سخن گفتهاند، ر.ک: مقدمۀ کتاب گزیدۀ ضربالمثلهای سرکویری. سیدحسین طباطبایی. سمنان: حبلهرود.
5. گویش مردم دهستان طرود شباهت عجیبی به برخی روستاهای نیشابور دارد. اشعاری که در عروسیها با عنوان کَلِّگی میخوانند، در میان اهالی فارسی نیز مرسوم است. داستان دلدادگی حسینا که در جنوب خراسان و سیستان شهرت دارد، در میان اهالی منطقه نیز محبوبیت خاصی دارد.
6. حَدا: لالایی که مادر برای نوزاد میخواند. «حُداء» در عربی به معنای آواز سوزناکی است که ساربان برای افزودن سرعت شتر و بههیجان آوردن حیوان میخواند (المنجد، ذیل واژه).
7. برای آگاهی از جزئیات اشعار سُرو و اُنگاره ر.ک: «آیینهای سوگ و سرور در سرکویر». فرهنگ و ادبیات عامه. س 3. ش5. صص
8. تنها در طرود با آهنگی کشدار چنین میگویند: «هاش ... هوش ... هواش».
9. با سپاس از میترا جزنی.
10. اشباع کسرۀ میانجی در ترکیبات وصفی و اضافی، یکی از ویژگیهای دستوری گونههای زبانی این منطقه است (مشابه لهجۀ اصفهانی)، برای نمونه عبارت وصفی «درِ سفید» را بهصورت «دری سفید» و عبارت اضافی «درِ خانه» را به صورت «دری خانه» تلفظ میکنند.
11. مصراع پایانی به صورت دیگری نیز خوانده میشود: «میانی همسرات گلدسته باشی».
12. در سالهای اخیر به احترام مجلس، چنین میگویند: «اینها همه آقایند و سلطان خودتی».
13. جاله باران: رگبار؛ باران سیلآسای بهاری.
14.معنای لغوی آن بر نگارندگان معلوم نشد.
منابع
رازی، شمسالدین محمدبنقیس (1373). المعجم فی معاییر اشعار العجم. بهکوشش سیروس شمیسا. چ1. تهران: فردوس.
زمردیان، رضا (1379). راهنمای گردآوری و توصیف گویشها. چ1. مشهد: دانشگاه فردوسی.
ستایشگر، مهدی (1374). واژهنامۀ موسیقی ایرانزمین. چ1. تهران: اطلاعات.
شفیعیکدکنی، محمدرضا (1352). شعر فارسی پس از مشروطیت. تهران: کتاب توس.
فیروزیان، مهدی (1389). «سبکشناسی ترانههای حسین منزوی». بهار ادب. س3. ش2. صص 131-148.
کردوانی، پرویز (1386). کویر بزرگ مرکزی ایران و مناطق همجوار. چ1. تهران: دانشگاه تهران.
کریستنسن، آرتور (1355). آفرینش زیانکار در روایات ایرانی. ترجمۀ احمد طباطبایی. تبریز: مؤسسۀ تاریخ و فرهنگ ایران.
_________ (1377). نخستین انسان و نخستین شهریار. ترجمۀ ژاله آموزگار و احمد تفضلی. چ1. تهران: چشمه.
لطفی، محمدرضا (1376). کتاب سال شیدا؛ مجموعهمقالات موسیقی. چ1. تهران: کتاب خورشید.
محجوب، محمدجعفر (1386). ادبیات عامیانۀ ایران. بهکوشش حسن ذوالفقاری. تهران: چشمه.
معلوف، لویس (1382). المنجد. ترجمۀ محمد بندرریگی. چ4. تهران: نشر ایران
مقدسی، ابوعبدالله محمد (1991). أحسنالتقاسیم فی معرفۀالاقالیم. چ3. قاهره: مکتبۀ مدبولی.