1- دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید چمران اهواز ، tashakori_m@yahoo.com
2- استاد زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شیراز ایران
3- دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز
چکیده: (737 مشاهده)
بهار دانش از افسانههای عامیانه و کهن هندی به زبان فارسی با درونمایۀ عشقی، نوشتۀ عنایتالله کَنَبوِه لاهوری (درگذشته 1088ق) که آن را در سال 1061ق به نام شاهجهان گورکانی تألیف کرده است. این کتاب جزوِ ادبیات داستانی، یعنی فصل مشترک داستانهای عامیانه و ادبی و به شیوۀ داستانپردازی هندی، داستان در داستان است. داستان اصلی و طولانی آن، تخیلی و موضوعش عشق «بهرهوربانو و جهاندارشاه» و مضمون داستان اصلی و عمدهترین داستانهای فرعی آن، حکایتهایی در مکر زنان است. در بهار دانش، درونمایههایی چون تغییر شکل، طلسم، جادو، تجسد در حالت تغییر شکل، آگاهی به علم خلع بدن و نقل روح از کالبدی به کالبد دیگر در سراسر فضای داستانها دیده میشود. بهعلاوه حضور و تسخیر دیوان و غولان، سخن گفتن با حیوانات جادویی، بهرهگیری از جادوی موجود در عناصر طبیعت و... در تمامی داستانها وجود دارد. در این مقاله، کارکردهای جادو و یاریگران آن، اشیا و ابزارهای جادو و شیوههای استفاده از آنها، سفرها و مکانهای جادویی و موجودات فراواقعی، راههای دستیابی به عوامل جادو و باطلکنندههای سحر و طلسم در حکایات بهار دانش، بررسی و تحلیل شده تا هرچه بیشـتر بر اهمیت مطالعه، آگاهی و حفظ پیشینۀ فرهنگی و اجتماعی قصههای عامیانه ـ که مهمترین بسـتر حضور و تجلی بنمایههای اسـاطیری و کهن در میان تودۀ مردم اسـت- تأکید شود.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
ادبیات داستانی عامه دریافت: 1402/7/4 | پذیرش: 1402/11/28 | انتشار: 1404/3/10