دانشکدۀ هنر دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی ، m.aref@iauctb.ac.ir
چکیده: (2246 مشاهده)
هدف این مقاله بررسی جنبههای رمزگانی بُرگِ/ماسکهای آیینی ایران، با رویکرد کهنالگویی است. بُرگ/ماسکها همواره در فرهنگ نمایشی مردم ایران، دارای جایگاهی گوناگون، گاهی متضاد، نافذ و معناگرا بوده و در مناسبتهای متفاوتِ مناسکِ آیینی، مورد بهرهبرداری نمادین، تزیینی، طبیعی و گاهی تفریحی قرار میگرفته است. بُرگِها به مرور زمان بهعنوان امکانات صحنه، در نقشآفرینیهای نمادینِ فرهنگِ مردم، مهم و اثرگذار بودهاند. فرهنگ و ادب ایران برای هر یک از تفاوتها و تمایزهای فرهنگیِ عناصر نمادین، دلایل و بیانیههایی ویژه دارد. داستانها و حاشیههای مربوط به بُرگِ/ماسکها، این فرایند را روشنتر میسازد. بُرگ/ماسکها برپایۀ داستانهای مربوط به کاراکترهای کهن (شفاهی یا مکتوب) در فرهنگ مردم، از کارکردهای گوناگون نمایشی، سیاسی، کمدی، فرهنگی، اجتماعی و گاهی نیز اقتصادی برخوردارند. نتایج نشان میدهد که برگها در فرهنگ و زبان ایران، به بُرکِ، بُرکا، بورگ، یا بُرگِه مشهورند و با همنشینی کلاغ، در آیینهای بومی و مذهبی هفتگانۀ اسطورۀ میترا، مفهومی نمادین پیدا کردهاند. ریشۀ باستانی بُرکِ/ماسک، یا بُرگِ در فرهنگ و ادبیات ایران، به هزارۀ سوم پیش از میلاد مربوط میشود. در حال حاضر نیز مردم جنوب ایران، افغانها، اعراب، ارمنها و دیگر اقوام غیرایرانی آن را مورد استفاده قرار میدهند و در پارهای از موارد متأثر از فرهنگ و زبانِ عربی آن را برقِع میگویند. ارمنیان نیز آیینی نمایشی با عنوان باریگِندان دارند که پژوهشگران ارمنشناس هنر به آن جشن بالماسکه میگویند. بُرگِهای ایرانی به تناسب آیینها، فصلها و فرهنگها، نمود سمبلیک یا نشانهای و تمثیلی پیدا کردهاند. روش این پژوهش، کتابخانهای ـ اسنادی و میدانی (مشاهدۀ مشارکتی نگارنده در میدانِ پژوهش) است.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
هنرهای عامه دریافت: 1401/10/18 | پذیرش: 1402/4/10 | انتشار: 1402/5/1