دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان
چکیده: (2813 مشاهده)
از سدههای بسیار دور تاکنون، اسطورۀ موجودی با سر زن و بدن مار بهنام شاماران، در میان قوم ایرانی کرد وجود دارد. احترام به این اسطوره در میان مردمان غرب ایران همواره با آیینهای ویژهای همراه بوده است. در کتاب هزارویکشب که یکی از آثار مهم ادبی و فرهنگی مشرقزمین است داستانی بهنام ملکۀ ماران و حاسبکریمالدین وجود دارد که بسیار به داستان شاماران شبیه است. عناصر این دو داستان نیز یادآور اساطیر هستند. بیتردید بسیاری از داستانها، باورها و فرهنگهای عامیانه با اساطیر کهن پیوند ژرفی دارند. هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش اسطورۀ شاماران در شکلگیری داستان شاماران و یافتن ریشۀ مشترک این دو است. با تکیه بر بنمایههای اصلی این داستان و اسطوره که انسان ـ مار و فرمانروایی او بر مارها و زیستن او در زیرزمین و کنار آبها هستند، ریشۀ آن بررسی میشود. یافتههای این پژوهش که به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است نشان میدهد که داستان ملکۀ ماران براساس اسطورۀ شاماران ساخته شده است و این اسطوره در اساطیر و دین عیلام که یکی از مهمترین تمدنهای باستان ایرانی است، ریشه دارد و یکی از انواع ارباب حیوانات عیلامی است.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
ادبیات عامه کردی دریافت: 1400/8/26 | پذیرش: 1401/1/19 | انتشار: 1401/2/10