دانشگاه بجنورد ، o.vahdanifa@ub.ac.ir
چکیده: (۲۶۷۷ مشاهده)
انتخاب مایگان (تِم) در هر اثر با پذیرش خوانندۀ آن اثر رابطۀ تنگاتنگی دارد. در این مقاله کوشش میشود با روش تحلیل محتوا مایگان بهکاررفته در افسانههای عامیانۀ جلگۀ سَنخواست، از توابع استان خراسان شمالی، موردبررسی قرار گیرد تا مشخص شود افسانهگویان چگونه از این عنصر برای تحقق اهداف موردنظرشان بهره گرفتهاند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که افسانهپردازان مایگان این افسانهها را گاه در تفسیرهایشان بهطور صریح بیان میکنند و گاهی نیز بهجای بیان واضح احکامِ گوناگون، با بیان نمایشوارِ افسانه بیشتر به ارائۀ نمونههای اخلاقی میپردازند که این نوع نگرش علاوهبر اثرگذاری بیشتر بر خواننده، سطح افسانه را از کلیشۀ سادهانگار افسانۀ عامیانه تا اندازهای فراتر میبرد. بهطور کلّی شیوۀ گزینش مایگان در افسانههای موردبحث بیشتر در پایان افسانهها صورت گرفته، اما گاهی نیز در برخی از این افسانهها مایگان مقدم بر افسانه است. مایگان موجود در افسانههای تاتی سَنخواست نشان میدهد که بخش عمدهای از آنها برگرفته از شنیدهها، زندگی، تفکرات و اندیشههای مردم عادّی است. همچنین، هرچند که هدف این افسانهها بهظاهر خلق قهرمان، ایجاد کشش، بیدار کردن حس کنجکاوی و سرگرم کردن خواننده یا شنونده و لذت بخشیدن و مشغول کردن آنها بوده، اما درحقیقت درونمایه و زیربنای فکری و اجتماعی آنها ترویج و اشاعۀ اصول انسانی، برابری، برادری و عدالت اجتماعی است.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
ادبیات عامه دریافت: 1400/8/5 | پذیرش: 1400/9/30 | انتشار: 1400/10/17