1- دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
2- دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی ، Mhomayonsepehr@iauctb.ac.ir
چکیده: (2209 مشاهده)
زنان تهرانی در محفلهای زنانه و دور از چشم مردان به اجرای نمایش میپرداختند. بهنظر میرسد میخواستند تصویری موقت از آرزوهای خود را به نمایش درآورند، زیرا شرایط زندگی آنها توأم با سلطهای نشئتگرفته از قوانین فرهنگی جامعه ضمن آنکه آزادی و قدرتشان را تهدید کرده بود نیازها و امیالشان را نیز در حیطۀ آرزو و رؤیاها از منظری دیگر تحدید کرده بود. در چنین شرایطی و تحت چنین فشاری اتفاقی که رخ میدهد عملکرد زنان در خفا و دور از نگاه سلطهگر جامعه است و این پرسش را در ذهن تولید میکند: نمایشها یا آیینها چه نسبتی با آرزوهای زنان از یک طرف و از طرفی چه نسبتی با موقعیت آنها بهمنزلۀ جنس دوم دارد؟ روشهایی که برای این پژوهش اتخاذ شده است روشهای اسنادی و میدانی است. برای مصاحبه 27 زن تهرانی انتخاب شد که در ردۀ سنی 60 تا 70 سال به بالا بودند و بازسازی خاطرۀ آنها صورت گرفت. همچنین، مصاحبهها برای فهم بهتر موضوع از سوی روایتهای زنده از این آیینها انجام شد، در حالی که میدان مطالعه و بستر اصلی تحلیل همان دادههای اسنادی است. تجزیه و تحلیل دادههای گردآوریشده بر منطق روش تحلیل تماتیک انجام شد. ابتدا برای درک آیینی نمایشهای موردمطالعه از رویکرد انسانشناسی نمادین ترنر و نظریۀ اجرای شکنر، سپس برای تجزیه و تحلیل تضاد و تناقضی که بین نقشهای موجود در ساختار نمایشی بود از نظریۀ آیینهای وارونگی گلاکمن استفاده شد. نتایج دال بر آرزوی داشتن فضای امنتر و قدرت بیشتر بهمثابۀ قدرتی مردانه برای داشتن امنیتی بیشتر برای زنان بوده است.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
ادبیات نمایشی عامه دریافت: 1399/10/6 | پذیرش: 1400/2/12 | انتشار: 1400/3/10