1- هیأت علمی
2- کارشناس ارشد ادبیات
چکیده: (9123 مشاهده)
زبان یکی از اصلیترین اجزای فرهنگ است که باعث برقراری ارتباط و تبادل اندیشه میشود. زبان عامه از عناصر معنوی فرهنگ عامه و جزء گنجینههای ادب فارسی است که در آثار ادیبان پارسی به کار گرفته شده است. این زبان بخش جداییناپذیر فرهنگ و ادبیات عامه است؛ فرهنگی که شامل باورها، افسانهها، مَثلها، ترانهها و... است. بهرهگیری از زبان عامه در ادبیات دوره مشروطه نمود بیشتری داشته است. شعر این دوره بیشتر پسند خاطر عام یافته است تا خاص. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی آخرین منظومههای غنایی فارسی؛ «زهره و منوچهرِ» ایرج میرزا و «ایرج و هوبرهِ» لاربن را از منظر واژگان، اصطلاحات، کنایات و ضربالمثلها، که عناصر چهارگانه زبان عامهاند، مورد بررسی قرار داده است. یافتههای تحقیق بیانگر آن است که با وجود تشابه وزن، قالب، درونمایه و زبان دو منظومه، کاربرد زبان عامه در ایرج و هوبره نسبت به زهره و منوچهر کمتر است؛ چرا که زمانِ ایرج میرزا اقتضا میکرد که با مردم به زبان خودِ آنان سخن بگویند و بنویسند و از به کارگیری لغات و اصطلاحات و مثلها و تکیهکلامهای آشنای مردم خودداری نکنند. از طرفی دیگر، زبانِ آثار جمالزاده، میرزادۀ عشقی، نسیمشمال و دهخدا که زبان دورۀ مشروطه به حساب میآمد بر زبان شعری ایرج میرزا بیتأثیر نبوده است، در حالی که زبان لاربن به زبان معیار بسیار نزدیک است.
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
ادبیات عامه دریافت: 1395/9/29 | پذیرش: 1396/9/20 | انتشار: 1396/9/22