1- دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه لرستان، لرستان، ایران
2- دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه لرستان، لرستان، ایران ، Rayan.roozbeh@yahoo.com
3- استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه لرستان، لرستان، ایران
چکیده: (3738 مشاهده)
در قرن بیستم و با شکوفایی نظریه اسطورهای و کهنالگویی یونگ، پس از آنکه پیشتر، انسانشناسان برای مطالعات انسانشناسانه خود از اسطورهها و ادبیات سود میجستند، در این مرحله بیشتر نقد کهنالگویی و اسطورهای بود که آثار ادبی و اسطورهای را از منظر کهنالگویی تحلیل میکرد. بنابراین، نقد کهنالگویی رویکردی میانرشتهای است که به کشف و تبیین و تأثیر اسطورهها و کهنالگوها و نقش آنها در ادبیات میپردازد. «فردیت» از برجستهترین کهنالگوهای نظریۀ کهنالگویی یونگ است. در داستان خورشید و مهپاره، خورشید بهمنزلۀ قهرمان داستان، برای رسیدن به معشوق خویش با عقبهها و مشقتهای فراوانی مواجه میشود که از جملۀ آنها میتوان به ارغوان جادوگر، عین بلای حیلهگر، زنگیان آدمخوار، مرزبان رقیب، دریای طوفانی و... اشاره کرد. در این منظومه، علاوه بر پدیدههای کهنالگویی چون جادو و جادوگری و اعمال خارقالعاده و نمادهای کهنالگویی، کهنالگوهای سفر، فردیت، خواب، مادر، قهرمان و ... دیده میشوند. این امر سبب شده است تا فرایند فردیت در این منظومه را از زاویۀ نظریۀ کهنالگویی یونگ بررسی و تحلیل کنیم. بر این اساس، «خورشید» قهرمان این منظومه، پس از طی سفری قهرمانی و غلبه بر سایهها و آنیمای منفی، به وصال میرسد و فردیت خویش را بهمدد دستگیری پیرخرد و جوهر عشق محقق میسازد و تولدی دوباره مییابد. روش تحقیق در پژوهش حاضر، روش کتابخانهای و به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی است.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
اسطوره شناسی دریافت: 1398/9/15 | پذیرش: 1399/2/23 | انتشار: 1399/4/10