دانشگاه آزاد ، hussein_jannat@yahoo.com
چکیده: (3622 مشاهده)
شاهنامه در منظر فردوسی و معاصران او صرفاً یک اثر ادبی و منظوم نبوده است. این اثر درحقیقت، یک گزارش علمی و تاریخی از سلسلههای پادشاهی و روایات تاریخ واقعی ایران بود. با شکلگیری مدون علم باستانشناسی، تاریخ واقعی ایران راه خود را از گزارشهای حماسی و اساطیری جدا کرد تا اینکه امروزه تاریخ ارائهشده در شاهنامهها و همتایانش غیرواقعی نامیده میشود و همواره این پرسش را در ذهن جوامع ایرانی باقی میگذارد که آیا این همه واقعیت دارد یا سراسر خیال است و وهم؟ به گواهی تاریخ، در پاسخ به این پرسش یکی از بهترین نشانهها از سوی جامعه، وجود و یافتن آن چیزی بود که قابل لمس، رؤیت و درک باشد. به عبارت بهتر، کشف مکانها یا بناهایی که به شاهنامه و اسطوره مربوط و منسوب میشوند. چهبسا در طول این هزارهها بسیار اماکن دیگر نیز بوده و هستند که اکنون ما آنها را از یاد بردیم یا نمیشناسیم؛ مناطقی که پیشتر و بیشتر از آنکه تاریخی یا طبیعی باشند از باورهای اساطیری و حماسی بر آمدهاند. درادامه، ضمن معرفی بیش از 25 مورد از اینگونه اماکن، با بررسی منابع شفاهی و عامیانه به چگونگی اعتقادات و باورهای مردم درخصوص آنها میپردازیم و درپایان، به نتیجهای جالب و قابل توجه میرسیم.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
ادبیات حماسی عامه دریافت: 1398/7/15 | پذیرش: 1398/12/6 | انتشار: 1399/12/10