1- دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران
2- دانشگاه مازندران
3- دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران
چکیده: (8470 مشاهده)
داستانهای عامیانه بخش مهمی از ادب عامۀ ایرانی را شامل میشوند. دقت نظر در این قبیل قصهها صرفنظر از جنبۀ ادبی آن، دریچهای به شناخت جهان پر رمز و راز فرهنگ مردم در گذشتههای دوردست میگشاید. قصۀ «حُسنآرا» تکنسخهای است از داستانی عامیانه که به احتمال فراوان در عصر صفویه فردی به نام محمد ریاض آن را نوشته است. این نسخه در گنجینۀ نسخ خطی دانشگاه لایپزیک نگهداری میشود. قصۀ «حُسنآرا» سرگذشت توانگرزادهای به نام «حسنآرا» را روایت میکند که با چهار زن پیوند ازدواج میبندد. این چهار زن، نماد جنس زن در چهار دورۀ پیشاتاریخی و تاریخی ایران بزرگ
بهشمار میآیند. از این میان، دو زن دارای کارکرد و دلالت اسطورهای و دو زن دیگر دلالت تاریخی دارند. نوشتار پیش رو میکوشد با تحلیل متن داستان، هم نگاهی به سیمای زنان چهارگانۀ قصه بیندازد و هم نمادهای اساطیری و تاریخی درپیوسته با خوارزم را به کمک نشانههای درونمتنی و برونمتنی بازشناساند. هدف کلی ما نشان دادن یکپارچگی فرهنگی ایران و سرزمینهای فرارود در گذشتههای دوردست است.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
نقد و نظریههای فرهنگ و ادب عامه دریافت: 1397/9/27 | پذیرش: 1397/9/27 | انتشار: 1397/9/27