استادیار زبانشناسی و آموزش زبان فارسی دانشگاه تربیت مدرس ، z_h_abbasi@yahoo.com
چکیده: (9288 مشاهده)
این مقاله بر فواید تجربی و نظری حاصل از تلاقی زبانشناسی شناختی و پارمیولوژی تأکید میکند و هدف از نگارش آن بررسی چگونگی بهکارگیری مفاهیم و نظریههای زبانشناسی شناختی در تفسیر چگونگی درک و کاربرد ضربالمثلها در زبانهای مختلف (فارسی، انگلیسی، فرانسوی، کرواتی، و عربی) است؛ در حالی که پژوهشهای پیش از این، صرفاً به بررسی استعارات مفهومی، مجازها و طرحوارهها در ضربالمثلها پرداختهاند. پرسش مهم در مواجهۀ پارمیولوژی با زبانشناسی شناختی این است که آیا باید بهدنبال اصول شناختی جهانی برای تفسیر ضربالمثل بود و به مفاهیم ضربالمثلها در تمامی زبانها بهصورت مفهومی جهانی توجه کرد، یا آنها را صرفاً در بافت فرهنگی ـ زبانی خاص خود تحلیل کرد و نگرشهای زبان - گذر و فرهنگ - گذر را به کناری نهاد. این مقاله تأکید میکند که تلاش برای یافتن ویژگی جهانی یا مفهوم مشترک ـ که مشخصه زبانشناسی شناختی است ـ ضرورتاً به معنای کاستن از دغدغههای ادبیات عامۀ مربوط به پارمیولوژی نیست. در این مقاله زبانشناسی شناختی بهعنوان چارچوبی برای اتخاذ رویکردی منسجم برای تحقیق در خصوص هر دو حوزه، یعنی جنبههای جهانی و نیز جنبههای خاص فرهنگی ضربالمثلها معرفی میشود که در عین پرداختن به مشترکات جهانی ضربالمثلها، تنوع را در زبانهای مختلف تحلیل میکند و نشان میدهد که چگونه سناریوی ضربالمثل با موقعیت کنونی سخن ارتباط مییابد و مفهوم ضربالمثل درک میشود. بررسی دادهها نشان داد که با وجود تفاوتهای موجود در ضربالمثلهای زبانهای مختلف ـ که وجود تنوع در زبانها را نشان میدهد ـ میتوان از زبانشناسی شناختی و نظریههای آن که مبتنی بر تجربیات حسی در زندگی انسانی است، برای تفسیر نحوۀ درک و کاربرد ضربالمثلها در زبانهای مختلف بهره برد و زبانشناسی شناختی که در پی تحلیل جهانیهای زبانی است، بهخوبی میتواند با ابزارهای مختلف خود؛ ازجمله نظریۀ ادغام مفهومی، استعاره، مجاز و طرحوارههای تصویری، ضربالمثلها را که جزو فرهنگیترین ساختهای زبانی است، تحلیل و نیز تنوع را در زبانها توجیه کند.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
نقد و نظریههای فرهنگ و ادب عامه دریافت: 1397/4/1 | پذیرش: 1397/8/5 | انتشار: 1397/9/24