1- دانشجوی دکتری/ دانشگاه شهرکرد
2- استاد دانشگاه شهرکرد
3- ادبیات/ دانشگاه شهر کرد
4- باستان شناسی/ دانشگاه شهرکرد
چکیده: (8176 مشاهده)
قصهها بازتاب تفکر، شیوه زندگی و اعتقادات مردم در طول زمان هستند. با وجود تفاوتهای آشکار قصهها با یکدیگر در فرهنگها و اقالیم مختلف، دارای ویژگیهای مشترکی نیز هستند. قصهها به عنوان بخشی از ادب و هنر عامیانه از اسطورهها بهره فراوان بردهاند. گروهی از اندیشمندان مانند فروید معتقدند اساطیر بر داستانهای شفاهی عامیانه مؤثر بودهاند اما گروهی دیگر از جمله اندرو لانگ بر خلاف این دسته برآنند که قصه پسمانده اسطوره نیست و در واقع این اساطیر هستند که بر اساس قصههای شفاهی عامیانه شکلگرفتهاند. در هر جامعهای الگوهای رفتاری تربیتی کهنی وجود دارد که ممکن است لزوما تنها به طور غیر مستقیم به افراد جامعه تعلیم داده نشود. یا بالعکس ممکن است در نظام آموزش رسمی بر بعضی از آن کهن الگوها صحهگذارده شود. همه آن رفتارهای کهن امروزه جزئی از فرهنگ بوده که از نسلی به نسل دیگر به ارث رسیده و منتقل شده است. این مقاله بر آن است تا پس از بررسی مقوله «مو» در داستانهای شفاهی عامیانه حتی الامکان سعی در یافتن نمودهای اسطورهای آنها داشته باشد. نتیجه این تحقیق که دادههای آن به شیوه کتابخانهای و بر مبنای روش تحقیق توصیفی- تحلیلی جمعآوریشدهاند، نشانمیدهد که گیسو نشانه زنانگی و قدرت جنسی زن محسوب میشود و شخصیت زن قصهها عمدتا دارای ویژگیهای بارورکنندگی، ارتباط با آب و ایزد بانوان بارورکننده نباتی دارد. هم چنین بسیاری از شیوههای زندگی و به ویژه ازدواج در این گونه داستانها، مراسم و آیینهای دوران مادرسالاری را تداعی میکنند.
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
ادبیات عامه دریافت: 1396/7/11 | پذیرش: 1398/2/7 | انتشار: 1398/2/7