1- استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
2- دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تبریز
چکیده: (10739 مشاهده)
افسانههای عامه بخشی از گنجینه ارزشمند فرهنگ هر ملت هستند. در آذربایجان ایران افسانهها با نام «عاشیق» پیوندی ناگسستنی دارند؛ زیرا عاشیق ها پردازنده تمامی داستانهای آذربایجان اعم از رزمی و بزمی و یا حماسی و عشقی بودهاند. یکی از این داستانها، داستان اصلی و کرم است که قهرمان داستان به ققنوس مانند شده است، سراسر داستان با نغمههای قهرمان جان میگیرد، اما سرانجامِ او، همانند ققنوس سوختن است و خاکستر شدن. این داستان با بنمایه کرامتِ «ولادت قهرمان داستان با سیب» آغاز میشود و با بنمایه شگفتانگیز لباس سحرآمیز پایان میپذیرد. متن داستان نیز از بنمایههای عاشقانه و کرامت مشحون است؛ ولی چون قهرمان داستان شخصیت منفعلی است و تنها ویژگی او رنجکشیدن، تحمل و صبرکردن است؛ از اینرو بنمایههای حماسی و عیاری در آن چندان نمودی ندارد. این مقاله به بررسی بنمایههای داستان اصلی و کرم میپردازد.
دریافت: 1394/12/23 | پذیرش: 1395/12/10 | انتشار: 1396/1/1