دوره 4، شماره 9 - ( 1395 )                   جلد 4 شماره 9 صفحات 176-149 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه لرستان
2- دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه لرستان
چکیده:   (9375 مشاهده)
داستان بهمن، پسر اسفندیار، در شاهنامۀ فردوسی، با وجود استقلال ظاهری، روایتی مستقل شمرده نمی‌شود و درحقیقت، جزوی از روایت اصلی رستم و اسفندیار است. این داستان، به صورت مستقل، هم موضوع «بهمن­نامه» سرودۀ ایرانشاه­‌بن‌ابی­الخیر و هم دستمایۀ منظومۀ لکی بهمن و فرامرز سرودۀ نوشاد ابوالوفایی، شاعر شهیر لکی­سرا، در عصر صفوی قرار گرفته است. ماجرای بهمن در شاهنامه، داستانی مختصر است. در این داستان، پس از به‌پادشاهی‌نشستن بهمن، به کین­جویی او از خاندان رستم پرداخته شده است. همچنین به برتخت‌نشستن بهمن، لشکرکشی او به سیستان (به کین اسفندیار)، اسارت زال و جنگ فرامرز نیز اشاره­های مختصری شده است و درنهایت، به ازدواج بهمن با همای و مرگ او می­انجامد. روایت لکی بهمن و فرامرز، تراژدی‌ای دردناک و جانبدارانه از مرگ مظلومانۀ فرامرز است. این منظومه، با شرح دلاوری­های فرامرز شروع می­شود، به شرح جنگ نابرابر بهمن با او می­پردازد و پس از شرح مرگ سوزناک او، داستان انتقام آذربرزین را با بیانی زیبا و اثرگذار به تصویر می­کشد. در این مقاله، بر آنیم ­تا وجوه اشتراک و اختلاف دو روایت را بررسی و مقایسه کنیم و میزان اثرپذیری نوشاد از فردوسی و نیز درجۀ استقلال او را نشان دهیم و سرانجام، ویژگی­های خاص منظومۀ بهمن و فرامرز نوشاد را بنمایانیم. درمجموع، اختلافات بهمن و فرامرز لکی با روایت فردوسی در شاهنامه، به­مراتب بیشتر از اشتراکات آن ­دو است. همچنین بهمن و فرامرز ویژگی­های منحصر‌به‌فردی دارند.
متن کامل [PDF 342 kb]   (5415 دریافت)    

دریافت: 1394/2/23 | پذیرش: 1394/9/15 | انتشار: 1395/5/1

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.