مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار                   برگشت به فهرست مقالات | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- استادیار، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان ، ایران. ، s.abbasi31@lihu.usb.ac.ir
2- استاد، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه سیستان و بلوچستانف زاهدان، ایران.
چکیده:   (45 مشاهده)
یکی از نشانه­های مهمی که در مرحله گذار فرد برای رسیدن به فردیت، در روایات بنیادین جهان دیده­می­شود، [عبور از] راهروی پیچ­در­پیچ افقی یا عمودی (چاه/غار) است؛ تاریک­جایی که به سبب دیده­نشدن و ناشناختگی پر از ترس و وحشت است؛ هیولاها، مارها و موجودات جهان زیرین در این مکان مسکن دارند و تنها با جنگیدن می­توان از آنها رست. گاه در عمق و بن این مکان ترسناک، موانعی قرار­دارد که به ظاهر، پاداش یا هر چیز خوشایند دیگری است، اما همان شیء یا موقعیت با ایجاد تعلیق، خود مرحله­ای از آزمون محسوب­می­شود و گاه مانعی از پیروزی قهرمان خواهد­بود. در این مقاله کوشش­شده  به روش توصیفی ـ تحلیلی، مصادیق تعلیق با الگوی تکرار­شونده «مرد آویزان» در ادب عام و رسمی ایران و جهان، بررسی­گردد. حاصل­کار نشان­می­دهد این تصویر ریشه در ذات مشترک نگرش انسان در مواجهه با دشواری­های زیستی دارد و با توجه به زمان و مکان زیست و نوع انسان، با قدرت در ادبیات، فرهنگ و دین، هنر، سیاست و اقتصاد به حیات خود ادامه­داده­است. این تصویر، متأثر از تجربه­اندوزی از فاجعه که کارکرد ذهن انسان است و به رغم تکامل فرهنگی نوع انسان، از ذهن وی حذف نشده و ابتدا در قالب بن­مایه در اساطیر و آیین­های مادی بازتاب­یافته و در دوران نوتر، با ورود به انواع ادبی رسمی و یا عام، کارکردی متفاوت یافته و موجد انواع ادبی خاصی گردیده­است.
 
     
نوع مقاله: پژوهشی اصیل | موضوع مقاله: ادبیات عامه
دریافت: 1402/11/7 | پذیرش: 1403/2/14

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.