1- عضو هیات علمی جامعه شناسی دانشگاه یاسوج
2- دانشجوی دکترا- دانشگاه یاسوج
3- عضو هیات علمی گروه ادبیات دانشگاه یاسوج
چکیده: (9155 مشاهده)
مطالعه حاضر به واکاوی مفهوم زن در ضربالمثلهای لری با تأکید بر بعد نابرابری جنسیتی میپردازد. برای تحلیل موضوع، از دیدگاه نشانهشناسی بارت، تحلیل گفتمان لاکلا و موفه و تفسیرگرایی کیلفورد گیرتز کمک گرفته شد. رویکرد و روش تحقیق، رویکردی کیفی و استفاده از دو روش مطالعه اسناد و مصاحبه عمیق با افراد(زن، مرد) واجد شرایط بالای 50 سال بود. روشهای انتخاب این افراد، و تفسیر و تحلیل دادهها، به ترتیب، بر اساس روش نمونهگیری هدفمند و روش تحلیل موضوعی یا تماتیک است. دادههای مورد بررسی، ضربالمثلهای رایج در گویش لری ممسنی، به ویژه، موارد مرتبط با نابرابری جنسیتی بوده است. مقولههای ناشی از واکاوی ضربالمثلها را میتوان حول مقولههای فرعیِ زن موجودی سطحینگر، حقیر، ابزارگونه، اطاعتپذیر، فتنهگر و سخنچین؛ و مقوله یا دال محوری " دیگریِ فرودست" دستهبندی و تحلیل کرد. بر اساس تحلیل مضامین و نگاه امیکی مصاحبه شوندگان، میتوان گفت تصاویر ارائه شده از زنان در ضرب-المثلهای لری، به شکلگیری و تقویتِ نوعی زبان جنسیتگرا و کردار تبعیضآمیز جنسیتی در جامعه مورد نظر انجامیده است. تا جاییکه این زبان جنسیتی، به تعبیر بارت، شکل اسطورهای به خود گرفته و بر اساس نگاه گفتمانی لاکلا و موفه، نوعی مرز ضدیتی کاملاً مشخص بین ما(مردان) به مثابه جنس فرادست، و دیگری(زنان) به مثابه جنس فرودست ترسیم و تحکیم شده است. در نهایت اینکه چنین تصویری میتواند هم بازتاب و بازگو کنندهی نابرابری بین جنسیتی و هم ممانعت کنندهی زنان در دستیابی به موقعیتهای مهم و ارزشمند زیست اجتماعشان باشد.
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
فرهنگ عامه دریافت: 1395/5/12 | پذیرش: 1396/7/4 | انتشار: 1396/9/1