جستجو در مقالات منتشر شده


۱ نتیجه برای شیرزاد شیرپنج.

محمد مرادی نصاری،
دوره ۱۰، شماره ۴۸ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

افسانه‌های عامه به‌عنوان بازتابی از ناهشیار جمعی و کشمکش‌های روانی انسان یکی از بهترین منابع تحلیل روان‌کاوانه به‌ویژه‌ نظریات جنسیت کودکانه‌ به شمار می‌روند. مخاطبان این افسانه‌ها ـ به‌ویژه کودکان ـ با فرافکنی بسیاری از تعارضات خود بر روی شخصیت‌های داستان، تکانه‌های پرخاشگرانۀ خود را بیرونی می‌سازنند و ضمن تجربۀ نمادین برخی عواطف سرکوب‌شدۀ خویش، می‌توانند به نوعی یکپارچگی روانی و عاطفی دست پیدا کنند. زیگموند فروید به‌عنوان بنیاگذار روان‌کاوی خود بارها بر اهمیت ادبیات کهن و باستانی تأکید داشته و بسیاری از مفاهیم مهم این دانش را با ارجاع به اسطوره‌ها و افسانه‌ها بیان کرده است. یکی از کلیدی‌ترین مفاهیم در گفتمان روان‌کاو عقدۀ اُدیپ است که به تعبیر فروید مسئولیت هر کودکی که پا بر عرصۀ هستی می‌گذارد غلبه بر آن خواهد بود. از سوی دیگر زبان کُردی به‌دلیل تنوع گویشی و جغرافیای بکر خود دارای یکی از غنی‌ترین ادبیات‌های عامه بوده و به باور بسیاری از مستشرقان بر ادبیات عامۀ سایر ملل خاورمیانه نیز تأثیر گذارده است. نگارنده در این مقاله بنابر مفاهیم روان‌کاوی و به روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی افسانۀ شیرزاد شیرپنج از ادب عامۀ کُردی پرداخته و نشان داده که این داستان تا چه اندازه‌ای بر نظریۀ عقدۀ اُدیپ منطبق است و بر چه راه‌حل‌هایی برای گذر از این مسیر سرنوشت‌ساز تأکید می‌کند. در این قصه کشمکش‌های اُدیپال در غالب رقابت پسر و پدر آغاز و درنهایت با پذیرش جایگاه پدر و افول تکانه‌های اُدیپال، بلوغ روانی و صلح درونی پدیدار می‌شود.
 

صفحه ۱ از ۱