جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای الگوی فرامتنی پراپ
سمیه السادات طباطبایی، فائقه سادات طباطبایی،
دوره ۸، شماره ۳۵ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
نگارندگان در نوشتار پیشرو بر آناند تا به تبیین و تحلیل بنمایهای در قصههای ایرانی بپردازند که ناشناخته مانده است: خنداندن دختری که نمیخندد. خنداندن دختر در این بنمایه، که شرط ازدواج با اوست، از یک سو کنشی است جادویی که باروری او را درپی دارد و از دیگر سو کنشی است جنسی؛ بدینمعنا که با آمیزش جنسی گره میخورد. بر اساس پیوند میان قصۀ پریان و باورهای دینی کهن میتوان ردپای دو گونه از اندیشۀ جادویی ـ دینی را در بنمایۀ یادشده یافت: نخست، تفکری که زن را برای بار گرفتن بینیاز از مرد میداند و باروری را مرهون کنشی جادویی، همچون خنده، میبیند؛ و دوم، اندیشهای که نقش مرد را در فرایند بارورسازی زن شناخته و پذیرفته است. افزون بر این، بر پایۀ پیوند میان قصۀ پریان و اسطوره میتوان اسطورۀ مرتبط با این بنمایه را بازیافت؛ اسطورهای که اکنون در میان اساطیر شناختهشدۀ ایرانی از آن نشانی نمییابیم.
سمیه السادات طباطبایی،
دوره ۱۰، شماره ۴۴ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
«دختر پوستینپوش» نام تیپی است که در آن دختری از آزار پدر میگریزد. او برای گریز راهِ چارهای میجوید و چاره را در پوستینی مییابد که از سر تا به پایش را بپوشاند. این تیپ که در فهرست آرنه ـ تامپسون با شمارۀ ۵۱۰B کلاسه شده و «پوست الاغ» نام دارد در طبقهبندی قصههای ایرانی «خاکسترنشین» و در طبقهبندی قصههای عربی «پیراهنی مانند آفتاب، پیراهنی مانند ماه و پیراهنی مانند ستارگان» نام دارد. از آنجا که تیپ یادشده چندان میان پژوهشگران ادبیات مردمی ایرانزمین شناختهشده نیست جستار پیشرو میکوشد آن را شناسانده و افزونبراین با بهرهگیری از مجموعه آثاری که در آن قصههای مردمیِ ایران و نیز سرزمینهای مصر، عربستان، مراکش، سودان، فلسطین، عراق و اردن گرد آمده، روایتهای ایرانی و عربیاش را بررسد تا دریابد این روایتها را به چند دسته میتوان تقسیم کرد. بررسیهای انجامگرفته نشان میدهد که برمبنای راه چارۀ دختر برای گریز از خانومان پدری میتوان روایتهای این تیپ را به سه دسته تقسیم کرد: ۱. ۵۱۰B. دختر پنهانشده در شیء؛ ۲. ۵۱۰B. دختر پوستینپوش/آدمک چوبی؛ ۳. ۵۱۰B. دختر و برادرش. علاوهبراین پژوهش حاضر با تکیه بر الگوی فرامتنی پراپ درپی یافتن باورها و آیینهای سازندۀ «دختر پوستینپوش» است. اسطوره و آیینهای یافتشده در کیش زروان و مزداپرستی را میتوان خاستگاهی برای این تیپ در قصههای ایرانی دانست، چراکه از آمیزش اهورامزدا با مادر، خواهر و دختر خود یاد کرده و «خویدوده» را کنشی آیینی و سپند میداند.