1- دانشیار دانشگاه یاسوج، ایران ، Mohammadnikdar@yahoo.com
2- دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی
چکیده: (134 مشاهده)
یکی از مهمترین واژگان کلیدی اشعار لری، معشوق (یار) بوده که وصف زیبایی و ذکر صفات و ویژگیهای ظاهری و اخلاقی ایشان از بنمایهها و موتیف های برجسته شاعران محلی است. عشق، معشوق، عاشق، فراق معشوق، سوز و گداز، موانع وصال و رقیب، مجموعه واژگان غنائی هستند که در زیستبوم عشایری در کنار کوههای سر به فلک کشیده و دامنههای سرسبز و پهندشتهای اردیبهشت بهاری، مفهوم معنایی کاملتری مییابند. فراق که زاییده عشق است در زیستبوم عشایری، هرآنگاه که با محرومیتها و ناکامیهای اجتماعی عجین گردد، سوزناکتر میشود و هر آنچه از دل برآید، بر دل بهتر نشیند و تأثیرگذارتر خواهد بود و سیمای معشوق شعر لری در غارتگری، دلیری و عیاری، همانند معشوق غزل فارسی بوده و همچنین، صدای موسیقی شعر لری که برگرفته از ناکامیها و مشقتهای عشقی و غیر عشقی است، محزونتر و غمگینتر بوده و آرزوی بازگشت به دوران شاد گذشته را دارد. در این جستار ادبی، سیمای معشوق در قالب توصیف ویژگیهای ظاهری (چشم، ابرو، قد، لب، صورت) و رفتاری (اعراض و رویگردانی، بیرحمی و ستمگری، ناز و کرشمه، ایما و اشاره) به همراه عناوین استعاری یار برنو، شلال، شکال، کهره شکال و همچنین موانع وصال یار (موانع طبیعی و غیرطبیعی) مورد بررسی قرارگرفته است. هدف نگارندگان، ضمن پرداختن به بازتاب جنبههای زیباشناسانه یار در سرودههای محلی، اهمیت کمی و کیفی عشق و عاشقی را در زیستبوم فرهنگ لری مد نظر قرار دادهاند و شیوه پژوهشبه شکل بنیادی بر پایه مطالعات کتابخانهای میدانی و به روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
زبان و گویش عامه دریافت: 1403/10/23 | پذیرش: 1404/4/17