دوره 11، شماره 53 - ( 1402 )                   جلد 11 شماره 53 صفحات 147-105 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


دانشگاه علامه طباطبائی ، hossein.mirzaei@atu.ac.ir
چکیده:   (31614 مشاهده)
در مردم‌شناسی، جماعت‌های محلی، از آن جهت که خوراک خود را در ارتباط تنگاتنگ با طبیعت و به ‌کمک دانش بومی تأمین می‌کنند، همیشه میدان مطلوبی برای پژوهش دربارۀ خوراک، روابط فرهنگی مرتبط با آن و نظام‌های خوراکی بوده‌اند. در چنین پژوهش‌هایی، مردم‌شناس درپی فهم عادات، معانی و الگوهای خوراکی اسـت. در این مقاله درپی آنیم که دریابیم رابطۀ بین زبان و خوراک در فرهنگ عامۀ مازندران چگونه شکل گرفته است و باورهای خوراک‌محور در این فرهنگ چه نقشی دارند. باورهای خوراکی، با ظاهر سادۀ‌ خود، جهانی خُرد از فرهنگ هر جامعه را به‌ تصویر می‌کشند و به ‌درک ما از کنش‌های انسانی یاری می‌ر‌سانند. این جهان نمادین، خود را از خلال زبان پخت‌وپز در زندگی روزمره بازنمایی می‌کند. زبان مازندرانی پیوند نمادین میان خوراک و موقعیت‌های اجتماعی ـ عاطفی را به‌خوبی بازنمایی می‌کند. برای نمونه، ضرب‌المثل‌های خوراکی، تصویری فشرده از زندگی اجتماعی، سیاسی، حکومتی و اقتصادی دوره‌های گذشته و امروز را به نمایش می‌گذارند. مضامینی مانند توجه به مهمان، توجه به دیگری، بیگانه‌هراسی، تلطیف موقعیت‌های اجتماعی، تقدس‌بخشی به خوراکی‌ها و توجه به بهداشت در ضرب‌المثل‌های مازندرانی برجسته شده است. مؤلف با استفاده از روش مردم‌نگاری، با بهره‌گیری از مشاهدۀ مستقیم و مشاهدۀ‌ حین‌مشارکت و همچنین مصاحبه‌های عمیق با ساکنان محلی مازندران (مناطق مختلفی از شهرستان‌های قائم‌شهر، رامسر، آمل، بابل، ساری، سوادکوه، بهشهر، تنکابن، نور و همچنین روستای یوش) به مدت دو سال داده‌هایی را حول محور خوراک در فرهنگ مازندران گردآوری کرده است.
 
متن کامل [PDF 1241 kb]   (44081 دریافت)    
نوع مقاله: پژوهشی اصیل | موضوع مقاله: مردم شناسی
دریافت: 1401/12/6 | پذیرش: 1402/5/24 | انتشار: 1402/8/30

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.