1- استادیار گروه زبان و ادبیات عربی؛ دانشکدۀ علوم انسانی؛ دانشگاه کوثر بجنورد. ، sst1363@yahoo.com
2- کارشناس ارشد انسان شناسی؛ دانشگاه تهران
چکیده: (3032 مشاهده)
نگارندگان در نوشتار پیشرو بر آناند تا به تبیین و تحلیل بنمایهای در قصههای ایرانی بپردازند که ناشناخته مانده است: خنداندن دختری که نمیخندد. خنداندن دختر در این بنمایه، که شرط ازدواج با اوست، از یک سو کنشی است جادویی که باروری او را درپی دارد و از دیگر سو کنشی است جنسی؛ بدینمعنا که با آمیزش جنسی گره میخورد. بر اساس پیوند میان قصۀ پریان و باورهای دینی کهن میتوان ردپای دو گونه از اندیشۀ جادویی ـ دینی را در بنمایۀ یادشده یافت: نخست، تفکری که زن را برای بار گرفتن بینیاز از مرد میداند و باروری را مرهون کنشی جادویی، همچون خنده، میبیند؛ و دوم، اندیشهای که نقش مرد را در فرایند بارورسازی زن شناخته و پذیرفته است. افزون بر این، بر پایۀ پیوند میان قصۀ پریان و اسطوره میتوان اسطورۀ مرتبط با این بنمایه را بازیافت؛ اسطورهای که اکنون در میان اساطیر شناختهشدۀ ایرانی از آن نشانی نمییابیم.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
ادبیات داستانی عامه دریافت: 1399/3/10 | پذیرش: 1399/7/25 | انتشار: 1399/9/10