TY - JOUR T1 - Comparison of Two Histories of Elahi-Nameh by Farīd ud-Dīn Attār and One Thousand and One Nights According to Lyric Structure and the Impressionability of Mystic Literature from Folk Literature. TT - مقایسۀ دو حکایت از الهی‌نامۀ عطار و هزارویک‌شببا توجه به ساختار غنایی و شیوه تأثیرپذیری ادبیات عرفانی از ادبیات عامه JF - mdrsjrns JO - mdrsjrns VL - 7 IS - 27 UR - http://cfl.modares.ac.ir/article-11-29827-fa.html Y1 - 2019 SP - 165 EP - 188 KW - Folk literature KW - Lyric structure KW - One Thousand and One Nights KW - Elahi-Nameh KW - Inter textuality N2 - هر ملت برای تجلی باورها و آداب و رسوم مردمان خود خاستگاهی دارد. ادبیات آینه تمام­نمای‏ گذشتۀ هر قوم است. سیر تاریخ هر ملت یا مردم گسسته نیست و اگر پیامی در یک متن از ادبیات عامه با واقعیت‎های دوران تاریخی خود گره خورده باشد همواره با گذر زمان به دوره‏های بعد نیز منتقل‏ و به تناسب زمان بازآفرینی می‏شود. هزارویک­شب، مادر قصه‎های جهان، منبع خوبی در ادبیات عامیانه به­شمار می‏رود. درواقع، می‏توان گفت حکایت­های هزارویک­شب در سیر زمانی خود معانی و مقاصد تازه‌ای یافته است. عطار، شاعر عارف، با هنر داستان­پردازی از حکایت‏های ادب عامه ‏با اندکی تفاوت در سیر داستان‏نویسی در بیان اندیشه‏های عرفانی‏خود بهره برده است. وجود نشانه‎ها و موارد مشترک و ارتباط و پیوند جنبه‎های ‏گوناگون صوری و محتوایی، گویای روابط بینامتنیت میان دو حکایت است. با بررسی ساختار غنایی داستان­ها به روابط میان آن‏ها و توصیف الگوهای ساختاری آن‎ها پی می‏بریم. داستان‏ها بر اساس موضوع (حماسی، عاشقانه، و عارفانه) بن‏مایه‏های متفاوتی دارند. داستان‏های عاشقانه دارای بن­مایه­هایی چون آغاز عشق، بزم‏های عاشقانه و ... هستند. در این پژوهش، ساختار غنایی دو حکایت «پیر عاشق و جوان گازر» در الهی‏نامۀ عطار و «عاشق صادق» در هزارویک­شب با هم مقایسه شد و تأثیرپذیری ادبیات‏ عرفانی از ادب عامه و همچنین سیر تحول دو حکایت از دیدگاه ژرار ژنت و روابط بینامتنیت بررسی شد. M3 ER -