دوره 4، شماره 9 - ( 1395 )                   جلد 4 شماره 9 صفحات 21-1 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه لرستان
2- کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
چکیده:   (9163 مشاهده)
لیکاف و جانسون در «نظریۀ معاصر استعاره»، استعاره را صرفاً زبانی و در حد واژگان نمی‌دانند؛ بلکه فرایندهای تفکر انسان را در اساس استعاری می‌دانند و معتقدند نظام تصوری ذهن انسان بر مبنای استعاره شکل گرفته و تعریف شده است. آن‌ها استعارۀ مفهومی را از جهتی به وجودی و ساختاری تقسیم می‌کنند. لیکاف و جانسون همۀ استعاره‌ها را از آن نظر که از ساختاری برای ساختار دیگر الگوبرداری می‌کنند، ساختاری و از آن جهت که هستی‌هایی در قلمرو مقصد ایجاد می‌کنند، وجودی می‌دانند. در این پژوهش استعاره‌های جهتی در دیوان میر نوروز بررسی شده است؛ زیرا این استعاره‌ها از نظر ماهیت قلمرو مبدأ (در بیان سنتی از نظر ماهیت مشبه‌به) قابل تقسیم به مواردی چون شیء، ماده، ظرف ‌و شخص ‌و ... هستند و همچنین در مباحث بیانی تاکنون طرح و بررسی نشده‌اند. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که شاعر از استعارۀ جهتی در راستای تبیین مؤلفه‌های انتزاعی و ذهنی بهره جسته است، همچون استعاره‌هایی که بیشتر از جهت‌گیری فضایی مانند بالا، پایین، درون، بیرون، دور، نزدیک، عمیق و کم‌عمق ناشی می‌شود و مفاهیم اساسی، اصلی و بنیادی چون مفاهیم کمیت، کیفیت، شادی، غم، مرگ و زندگی را نشان می‌دهد. در این پژوهش ضمن تحلیل اشعار میر نوروز، به نمونه‌های شعری که معرّف این ویژگی هستند، اشاره شده است. 
متن کامل [PDF 362 kb]   (6061 دریافت)    

دریافت: 1394/12/3 | پذیرش: 1395/2/1 | انتشار: 1395/5/1

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.