دوره 9، شماره 40 - ( 1400 )                   جلد 9 شماره 40 صفحات 354-321 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان
چکیده:   (1367 مشاهده)
یکی از مهم‌ترین تحولاتی که با گسترش عرفان و تصوف در ادبیات فارسی به‌ویژه در منظومه‌های بلند عرفانی، ایجاد شد این بود که فرهنگ و ادبیات عامه مورد توجه قرار گرفت. مثنوی مولانا از این نظر آینۀ تمام‌نمای فرهنگ، زبان و آداب و رسوم عامه است. علی‌رغم این ویژگی برجسته، اصطلاح «عام» و «عامه» در مثنوی همواره با بار معنایی منفی به‌کار رفته است. پرسشی که مطرح می‌شود این است که آیا مولانا در به‌کار بردن این اصطلاح، طبقۀ اجتماعی خاصی را درنظر دارد یا منش و رفتار و نگرش مشخصی باعث می‌شود که وی این کلمه را دربارۀ فرد یا گروه خاصی به‌کار ببرد. در این مقاله که به روش توصیفی ـ تحلیلی نوشته شده، جایگاه این اصطلاح در مثنوی بررسی شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که منظور از عام و عامه در مثنوی لزوماً مردم کوچه و بازار نیست؛ نگرش‌های خاصی که با توجه به ظواهر مادی و براساس حس ظاهربینی قضاوت می‌کنند مصداق اصلی عام و عامه در مثنوی هستند. احوال متعالی معنوی، ای بسا در بین عام­ترین مردمان وجود داشته باشد و برعکس نگرش ظاهربینی ممکن است در بین طبقۀ فرزانگان و فیلسوفان و حتی عارفانی که به مرحلۀ مقام نرسیده‌اند نیز باشد.
متن کامل [PDF 696 kb]   (1078 دریافت)    
نوع مقاله: پژوهشی اصیل | موضوع مقاله: ادبیات عامه
دریافت: 1400/3/11 | پذیرش: 1400/6/17 | انتشار: 1400/6/28

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.