دوره 7، شماره 26 - ( 1398 )                   جلد 7 شماره 26 صفحات 80-53 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


دانشگاه فردوسی مشهد ، maryam_eessmm1441@yahoo.com
چکیده:   (6914 مشاهده)
در این مقاله یکی از تکراری­ترین بن­مایه­های قصه­ها و افسانه­های ایرانی یعنی قهرمانی و پیروز بودن فرزند آخر با تکیه بر مصادیق کهن­الگوی کودک از دیدگاه یونگ بررسی شده است. فرزند پسر یا دختر سوم، چهارم، هفتم، چهلم و یا صدم که درحقیقت کوچک­ترین فرزند است، در بین خواهران و برادران خود در صحنۀ مبارزۀ متوازن نبرد می­کند و پیروز می­شود. در این پژوهش، ابتدا چند تیپ و برای هر تیپ، یک قصه انتخاب شده است. سپس، قصه­ها براساس سه ویژگی­ای که یونگ برای کهن­الگوی کودک قائل است، بررسی شده است. نتیجۀ حاصل اینکه فرزندان آخر در قصه­ها با بن­مایۀ کوچک­تر از کوچک و بزرگ­تر از بزرگِ یونگ در سه ویژگی استعداد طرد کردن، شکست­ناپذیری و هرمافرودیتی بودن اشتراک عمیقی دارند.
 
متن کامل [PDF 799 kb]   (1318 دریافت)    
نوع مقاله: پژوهشی اصیل | موضوع مقاله: ادبیات عامه
دریافت: 1397/11/29 | پذیرش: 1398/3/1 | انتشار: 1398/3/25

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.